نمایشگاه کانتون فرصت های طلایی |بیستمین سالگرد گروه MU

"این شرکت بستر و پشتیبانی لجستیکی خوبی را فراهم می کند، که به ویژه برای جوانان مناسب است. تا زمانی که سخت کار کنید، پاداش دریافت خواهید کرد. من خودم به عنوان یک پیشخدمت معمولی کافه هتل نان یوان شروع کردم و به یک بخش بزرگ شدم. من اکنون 31 ساله هستم و یک کارمند ارشد هستم.

این سخنرانی من در یک رویداد ثبات تجارت خارجی و ارتقای رشد با تام تانگ 10 سال پیش بود و توسط ایستگاه تلویزیونی نینگبو در آن زمان گزارش شد.گذشته مانند دود است و من گزارش خبری آن زمان را نقل می کنم:

50

در نیمه دوم سال 2003، در کارخانه قدیمی Jiangdong Sangjia، میانگین سنی 14 نفر 23 سال بود. در سال 2004، تولید شرکت به 11.66 میلیون دلار آمریکا با نرخ رشد 100٪ رسید و تعداد کارکنان افزایش یافت. تا پایان سال به 26 برسد.در سال 2008، این شرکت هیچ کارمندی را اخراج نکرد، اما حقوق ها را افزایش داد و نرخ رشد 21 درصدی را در برابر روند به دست آورد.در سال 2010 حجم تجارت صادراتی شرکت با رشد 78 درصدی از مرز 112 میلیون دلار فراتر رفت و تعداد کارکنان به 319 نفر رسید. در سال 2011، کارکنان شرکت بیش از 3 میلیون کیلومتر سفر کردند و بیش از 100 کشور و منطقه را تحت پوشش قرار دادند. .حجم تجارت صادرات خود حمایتی به 200 میلیون دلار آمریکا رسید.پیش بینی می شود در سال 2013 حجم تجارت صادرات خود حمایتی به 300 میلیون دلار آمریکا برسد.

ده سال پیش، افراد زیادی درباره او نمی‌شناختند، اما او همیشه بر قدرت جوانی، مدل‌های آموزشی استعدادهای داخلی، طراحی محصول و سیستم‌های تحقیق و توسعه ساخته، کانال‌های خدمات عملیاتی را باز کرده و سرمایه‌گذاری برند را افزایش داده است. با تلاش های مشترک چندین نوآوری، او اکنون درخشان می درخشد.او بازار اتحادیه است، با میانگین سنی کارمند 26.6 و 750 کارمند.

در یک چشم به هم زدن، ده سال گذشت و MU در آستانه جشن گرفتن بیستمین سالگرد خود است.

امروز، ده سال بعد، می خواهم بگویم که در MU، به رویای تجارت خارجی خود که در 20 سال گذشته دنبال آن بوده ام، رسیده ام!

 نمایشگاه کانتون
از فرصت های طلاییمسیر من به سمت حرفه بسیار سخت بود.در سال 1999، اولین کار من پس از فارغ التحصیلی به عنوان پیشخدمت در یک کافی شاپ در هتل نان یوان، اولین هتل پنج ستاره در استان ژجیانگ بود که در آن زمان هنوز یک شرکت دولتی بود.فروشندگان تجارت خارجی و خارجی ها در کافی شاپ حضور داشتند.چای مینوشیدند و به زبانهای خارجی چت میکردند، چه قدر بالا و خرده بورژوازی!و من هر روز در کافی شاپ محبوس بودم و حتی نمی توانستم به لابی بروم و رویای تجارت خارجی من که از حسادت زاده شده بود عمیقاً در قلبم ریشه دوانید.
آنچه در اطراف می چرخد ​​به اطراف می آید.در 25 نوامبر 2003، فرصتی به دست آوردم و بدون تردید به یک شرکت تجارت خارجی کوچک پیوستم، جایی که فقط دو نفر بودیم، من و رئیس.با اینکه همه کارهای کثیف و طاقت فرسا را ​​انجام دادیم، اما چون وارد «صنعت رده بالا» شده بودیم، آن را گرامی داشتیم!سپاس فراوان از رئیسم و ​​اولین استاد تجارت خارجی ام!

در ذهن بسیاری از تاجران خارجی، نمایشگاه کانتون مترادف با تجارت خارجی است و افراد بیشماری اولین ثروت خود را در آنجا به دست آورده اند.نمایشگاه واردات و صادرات چین که در سال 1957 در گوانگژو تأسیس شد، بزرگترین و معتبرترین نمایشگاه جامع در چین است و از آن زمان به «فشار سنج و پره» تجارت خارجی چین، و همچنین به « تابلوی طلایی» در چشمان چین تبدیل شده است. بازرگانان جهانیکلمات "تجارت خارجی" و "نمایشگاه کانتون" تقریباً به طور همزمان در حافظه من ظاهر شد.

در سال 2004، بالاخره این فرصت را پیدا کردم که با رئیسم در نمایشگاه پاییز کانتون شرکت کنم.محل برگزاری در Liuhua بود، نه خیلی بزرگ، با پله های قدیمی و فرسوده، و هم طبقه بالا و هم پایین مملو از جمعیت بود، حتی راهروها بسیار شلوغ بود.غرفه‌ها کوچک بودند، فضایی برای غذا خوردن نداشتند، و همه با جعبه‌های ناهار در بیرون از منزل غذا می‌خوردند، صحنه‌ای شلوغ از «آجرکاری».

این صحنه کمی شبیه بازار شبانه جاده ایوو سان تینگ بود، درست پس از شیوع بیماری همه گیر امسال، با مردمی که دور هم جمع شده بودند.سبک نمایشگاه نیز نسبتاً خشن بود، با قلاب‌هایی که خریداری و حمل می‌شد، و محصولات روی قفسه‌ها آویزان می‌شد یا با زیپ بسته می‌شد.

رئیس خودش انگلیسی یاد گرفت و از هر فرصتی برای چت کردن فعالانه با مشتریان و تبادل کارت ویزیت استفاده کرد، در حالی که من بیشتر یک ناظر و یادگیرنده بودم.بسیاری از مشتریان خارجی در مقابل غرفه ها صف کشیدند و با دلار آمریکا سفارش دادند.اولین بار بود که چنین صحنه ای را می دیدم و دنیای جدیدی را برایم باز کرد!

پس از رسیدن به MU، داستان الهام‌بخش‌تری درباره نمایشگاه کانتون شنیدم.رئیس جمهور پاتریک خو از اتحادیه فروشندگان برای اولین بار به نمایشگاه کانتون رفت، اما غرفه ای دریافت نکرد، بنابراین مستقیماً یک غرفه خیابانی در ورودی راه اندازی کرد، کارت ویزیت را به خارجی ها داد، آلبوم های نمونه را نگاه کرد، و هنوز هم برداشت غنی درو کرد!

در آن زمان، انجام تجارت خارجی بسیار سودآور بود، با حاشیه های ناخالص تا 30، 50، یا حتی 100 درصد!امروزه، رقابت در نمایشگاه کانتون به طور فزاینده‌ای شدیدتر می‌شود و بعید است که بازار فروشندگان گذشته تکرار شود.اگرچه با توسعه تجارت الکترونیک، کانال‌های جذب مشتری آنلاین بیشتر و بیشتر می‌شود، اما نمایشگاه کانتون همچنان بهترین بستر برای تجمیع مشتریان قدیمی و توسعه مشتریان جدید است.

خود توصیه ایاولین کار من در تجارت خارجی عمدتاً روی محصولات نوشت افزار متمرکز بود که 3 سال در آنجا کار کردم و در نهایت مدیر تدارکات شدم.با این حال، من همیشه فعالانه به دنبال تغییر بودم و خواهان یک پلتفرم بزرگتر بودم که بتوانم در مورد کل فرآیند تجارت خارجی به روشی عمیق تر و سیستماتیک تر بیاموزم.به جای جستجوی فرصت ها در حالی که هنوز شاغل بودم، تصمیم گرفتم گامی جسورانه بردارم و از شغلم استعفا دادم تا کاملاً بر روی یافتن شغل جدید تمرکز کنم.
اولین فکر من این بود که به اتحادیه فروشندگان نزدیک شوم، بنابراین خودم را با ارسال مستقیم پیام به پاتریک و ارسال رزومه خود توصیه کردم.من هم با او تماس گرفتم تا پیگیری کنم.این ممکن است ناگهانی به نظر برسد، اما داستانی در پس این وجود دارد که چگونه توانستم مستقیماً با پاتریک تماس بگیرم.
من مدتی به عنوان باربری کار می کردم و یک روز در حالی که در ساختمانی در نزدیکی مرکز نمایشگاهی جاده رنگین کمان تجارت می کردم، به طور اتفاقی با اتحادیه فروشندگان روبرو شدم.پاتریک بسیار دوستانه بود و شخصاً من را پذیرفت و مجموعه ای از اطلاعات سفارش را به من نشان داد.متأسفانه، در آن زمان، همه سفارش‌ها FOB بودند و مشتریان قبلاً فرستنده بار خود را مشخص کرده بودند، بنابراین من نتوانستم اتحادیه فروشندگان را به عنوان مشتری اصلی ایمن کنم. بنابراین، زمانی که برای بار دوم به دنبال کار جدید بودم، فروشنده‌ها را هدف قرار دادم. اتحادیه و همچنین به رزومه MU به صورت آنلاین رای داد که آن نیز متعلق به اتحادیه فروشندگان بود.پاتریک در آن زمان به سرعت با من در دفتر قبلی شرکت در مرکز باند ملاقات کرد.او گفت: "رزومه شما قابل توجه است، اما پلتفرم فعلی من نیازی به پرسنل اضافی ندارد. توصیه می کنم به زیرمجموعه ما، Global Union که متخصص در محصولات لوازم التحریر است و بیشتر با تجربه شما سازگار است، بروید."

با تشکر از معرفی پاتریک، من برای مصاحبه با اتحادیه جهانی، که توسط Sangjia اداره می شود، رفتم.با این حال، پس از بررسی رزومه من، مدیر کل دانیل وو نیز گفت که آنها نیاز فوری به پرسنل ندارند.

در یک لحظه نا امیدی، دعوتنامه مصاحبه ای از MU دریافت کردم.در آن زمان بود که متوجه شدم MU در واقع در سراسر راهروی اتحادیه جهانی واقع شده است.تام تانگ، مدیر کل، با من گپ کوتاهی زد و فردای آن روز پیامکی فرستاد و گفت: "استخدام شدی، فردا بیا برای خدمت!"

51

نویسنده در سال 2007

من به اندازه کافی خوش شانس بودم که در 21 می 2007 در MU شروع به کار کردم. اندکی بعد، در 1 سپتامبر، GENERAL UNION تأسیس شد و من پس از تعطیلات روز ملی به آنجا منتقل شدم.GU و LC در همان روز تاسیس شد و ما چند سبد گل و یک پارچه قرمز در راهرو گذاشتیم تا یک مراسم روبان بریدن ساده برگزار کنیم.تام تانگ مختصرترین سخنرانی تاریخ را انجام داد:

جرأت کنید به ماه برسید و لاک پشت را در پنج اقیانوس بگیرید!

این جمله سالها به من انگیزه می دهد که تلاش کنم و سخت تلاش کنم.

eio

محصولات خوب Rدرخواست کردندقیق اسانتخاباتبه محض ورود به GU، فرصت را غنیمت شمرده و بزرگترین مشتری ایتالیایی آن زمان را پیگیری کردم.با توجه به تجربه بیش از سه ساله خود در صنعت نوشت افزار، به سرعت به مشتری در بخش لوازم التحریر کمک کردم و سود آن 5 درصد افزایش یافت.این به من اجازه داد تا به سرعت خودم را تثبیت کنم و آقای لو تصمیم گرفت مسئولیت فروش صادرات را نیز به من بسپارد.

با شروع با مشتری ایتالیایی، همه چیز از ردیابی سفارش، تهیه، بازرسی کیفیت و فروش صادرات را مدیریت کردم و واقعاً کل فرآیند تجاری را مدیریت کردم.در آن زمان، من در هماهنگی با ادوارد دو، که مسئول تهیه محصولات در Yiwu بود، کار می کردم، در حالی که من مسئول منطقه Ningbo بودم، بنابراین یک منطقه نبرد مشترک را تشکیل دادم.من همچنین می خواهم از همرزمم ادوارد تشکر کنم.

با این حال، روزهای خوب زیاد طول نکشید، زیرا مشتری ایتالیایی تجارت خود را تنظیم کرد و بخش لوازم التحریر به آرامی کاهش یافت.در این دوره سخت، آقای لو مشتری مکزیکی بسیار چالش برانگیز را به من تحویل داد و همچنین یک دانشجوی کالج را برای کمک به من ارائه کرد.این یک فرصت نادر برای من بود.فقط با موفقیت در جایی که دیگران شکست خورده بودند می توانستم توانایی هایم را نشان دهم!

مشتری مکزیکی از نظر مقیاس و قدرت بزرگ بود، اما قیمت ها بسیار پایین بود و عملاً هیچ حاشیه سودی نداشت.چگونه می توانستم این مشکل را حل کنم؟من تصمیم گرفتم با مدیریت زنجیره تامین شروع کنم و از تجربه قبلی خود در محصولات نوشت افزار استفاده کردم.با در نظر گرفتن محصولات چسب به عنوان مثال، آنها را به عنوان "خلاصه کردم.روش 5 مرحله ای".

مرحله اول غربالگری اولیه است.محصولات چسب شامل انواع مختلفی مانند چسب جامد، چسب مایع و چسب سفید می باشد.کارخانه‌های چسب در استان ژجیانگ ارزان‌ترین قیمت‌ها را ارائه کردند، بنابراین من تمام کارخانه‌های چسب را در استان ژجیانگ یافتم که منجر به غربالگری حدود 200 کارخانه شد.مرحله دوم غربالگری گوشی است.با تمام 200 کارخانه از طریق تلفن تماس گرفته شد و حدود 100 مورد از آنها ارزشمند تلقی شدند.مرحله سوم بازدید از کارخانه است.از تمام 100 کارخانه بازدید شد و اطلاعات محصول در این فرآیند جمع آوری شد.مرحله چهارم طبقه بندی است.در دسته بندی های مختلفی مانند چسب جامد، چسب مایع و چسب سفید، کارخانه ها بیشتر به دو دسته پایین رده، میان رده و گران قیمت تقسیم شدند.مرحله پنجم تطبیق است.بر اساس نیاز مشتری، مناسب ترین محصولات کارخانه به طور دقیق مطابقت داده شد.
52

بازدید از مشتریان مجارستانی در سپتامبر 2013

دشواری خواربار در تنوع آنهاست، اما بهترین راه برای رسیدگی به آن ساده ترین است: از قبل به طور گسترده از کارخانه ها بازدید کنید تا از کیفیت محصول و قابلیت تحویل اطمینان حاصل کنید.به قول معروف، نشستن در دفتر تنها مشکلاتی را به همراه دارد، در حالی که بیرون رفتن برای انجام تحقیق راه حل می آورد.در آن مدت، تقریباً هر روز تا نیمه‌شب اضافه کار می‌کردیم، به تدریج کسب‌وکار خود را با مشتریان مکزیکی ایجاد می‌کردیم و با حاشیه سود کم به ارتفاعات جدیدی دست می‌ یافتیم.

 A Grassroots Eمرحله کارآفرینی پس از 10 سال تلاش و کوشش، در 1 ژانویه 2017، GENERAL STAR DIVISION OF GU تأسیس شد.جلسه سالانه آن سال در Yiwu برگزار شد و میزبان ستون MU، مدیر کل Eric Zhuang بود، که او همچنین اولین مربی من پس از پیوستن من به MU بود.او بود که مرا وارد صنعت خواربارفروشی کرد.

به یاد دارم وقتی برای اولین بار شروع به کار کردم، به دلیل نیازهای توسعه کسب و کار، مدیر کل ژوانگ به طور مستقل یک بخش جدید تأسیس کرد و یک تیم جدید از گروه MU A ایجاد کرد. در آن زمان، صدایی در قلبم داشتم، "چه زمانی می توانم". تا مثل شما تیم خودم را رهبری کنم؟"

وقتی آن روز روی صحنه رفتم، تحت تأثیر قرار گرفتم و احساساتی شدم.به عنوان کسی که به ندرت گریه می کند، دیگر نتوانستم جلوی اشک های هیجانی ام را بگیرم.

در دانشگاه MU هیچ ارتباطی نداشتم، هیچ سابقه و مدرک تحصیلی چشمگیری نداشتم.تنها سرمایه ای که داشتم 10 سال تلاش و فداکاری بود.با چشمانی اشکبار می توانستم پیشخدمت جوان 20 سال پیش را در کافی شاپ نان یوان ببینم که اغلب با حسادت به بازرگانان تجارت خارجی در حال نوشیدن قهوه در اطرافش نگاه می کرد...

با گذشت زمان، آن پیشخدمت سابق کافی شاپ اکنون در صحنه کارآفرینی تجارت خارجی ایستاده است، مرحله پایه کارآفرینی!

53

 

آنجی تریپ GENERAL STAR DIVISION OF GU در سال 2017

با این حال، زندگی منصفانه است، و در حال حاضر بیش از حد به من داده است.تاریک ترین لحظه زندگی من نزدیک است.
در پایان سال 2018، مشتاق رسیدن به چیزی بودم و تمام دارایی خود را در یک پروژه جدید لوازم التحریر مد سرمایه گذاری کردم.در آن زمان سود بخش فقط دو یا سه میلیون بود، اما تقریباً تمام وسایلم را در یک پروژه کاملاً جدید سرمایه گذاری کردم.می‌خواستم شانس بیاورم، اما سختی‌ها را در همه جنبه‌ها به طور کامل در نظر نگرفتم.تمام انرژی ام را صرف پروژه جدید کردم و طبیعتاً زمانی برای مدیریت پروژه قدیمی نداشتم.من نتوانستم هر دو طرف را متعادل کنم، که منجر به یک وضعیت فشرده شد و شرکت تقریباً خراب شد.

در سخت ترین زمان، حقوق قابل پرداخت نبود.برای اعتماد رهبرانم و زحمات همکارانم متاسف شدم.من در آستانه افسردگی و فروپاشی بودم!گریم ریپر مرا بخشید.اگر ضربه دیگری وارد می شد، ممکن بود کار من در اینجا به پایان برسد.تحت فشار شدید، شروع به ورزش کردم و اراده ام را از طریق فرسودگی جسمی برای رهایی از خود آموزش دادم.

پس از تجربه درد، متوجه شدم که باید اقدامات شدیدی انجام دهم و اجازه ندهم این وضعیت گسترش یابد.پروژه جدید با شکست به پایان رسید و ضررهای زیادی را به شرکت وارد کرد.من فکر می کنم، اگر MU نبود، بخشش این اشتباه سخت بود.من همیشه از این بابت سپاسگزارم.

به دلیل انتخاب اعتماد و باز بودن، MU با مشکلاتی روبرو شده است، اما ما هنوز اعتماد و باز بودن را انتخاب می کنیم.اکنون، هرکسی که به شرکت می‌پیوندد باید یک قرارداد محرمانه امضا کند.اگر قرارداد محرمانه محدودیت زمانی نداشته باشد، حاضرم یک عمر آن را امضا کنم!

 به آینده ایمان داشته باشیدبرای خارجی ها، تجارت خارجی ممکن است مانند یک صنعت بسیار پر زرق و برق به نظر برسد: شما فقط باید هر روز در دفتر بنشینید، به کامپیوتر نگاه کنید، چند تماس تلفنی برقرار کنید و اغلب برای صرف غذا و چت با خارجی ها به هتل های پنج ستاره بروید.مهمترین چیز این است که فرصت هایی برای رفتن به خارج از کشور وجود دارد که ممکن است در بسیاری از صنایع دیگر وجود نداشته باشد.

اما در پشت زرق و برق چیست؟شما باید اضافه کار کنید و انواع فشارهای غیرمنتظره را تحمل کنید.بزرگترین تفاوت با سایر صنایع این است که ساعات کاری ثابت نیست و تفاوت های زمانی وجود دارد.یک تماس تلفنی یا یک ایمیل، و شما باید عجله کنید، حتی در طول سال نو چینی.

موفقیت در تجارت خارجی 99% تلاش و 1% شانس است!

 اگر تلاش 99 درصدی را انجام ندهید، آیا می‌توانید 1 درصد شانس را در زمان رسیدن به دست آورید؟اگر نه، پس شما فقط می توانید یک تاجر خارجی معمولی باشید و فقط می توانید دستیار شخص دیگری باشید.همیشه آماده باش، فرصت ها همیشه به کسانی سپرده می شود که آماده هستند!یک خبر منتشر کنید که تام تانگ برای یادگیری زبان انگلیسی، تمام فکس های ارسالی مشتریان را به خانه برده و هر کلمه را حفظ کرده است.این روحیه یک تاجر خارجی است!

54

دوچرخه سواری با همکاران در نوامبر 2021

از یک تازه وارد که از مدرسه خارج شده تا تبدیل شدن به ستون فقرات شرکت، هر مرحله نیاز به تلاش بی‌نهایت دارد و تنها در این صورت است که می‌توانید به موفقیت دست پیدا کنید!در اینجا، شما این فرصت را دارید که استعدادها و جاه طلبی های خود را به نمایش بگذارید، تا زمانی که بخواهید، هیچ کس شما را محدود نخواهد کرد، اما این به نظم و انضباط خود بستگی دارد.استاد در را هدایت می کند و تمرین به فرد بستگی دارد.

عمل قدرت است و ده هزار موعظه توخالی به خوبی یک عمل مشخص نیست.

زندگی برای عمل متولد شده است، درست مانند آتش که همیشه اوج می گیرد و سنگ ها همیشه سقوط می کنند.بدون عمل، وجود ندارد.واقعیت در این سوی است و آرمان ها در سوی دیگر با رودخانه ای متلاطم در میان آن و عمل پل روی رودخانه است.افکار دیروز نتایج امروز را به ارمغان می آورد.اقدامات امروز دستاوردهای فردا را تعیین می کند.

روی معمولی ها پافشاری کن، هر روز روی معمولی ها پافشاری کن، و بعد چیزی را که الان داری، خواهی داشت.20 سال پیش، من این فرصت را داشتم که وارد تجارت خارجی شوم، فقط به این دلیل که یک نفر شرکت را ترک کرد و عدم اصرار دیگران این فرصت را به من داد که بسیار آن را گرامی می دارم.در زندگی، بسیاری از اوقات، هیچ راهی وجود ندارد، که راه پیروزی است.

رقابت در این صنعت به تدریج شدید می شود، اما اغلب فرصت های بیشتری در این زمان ظاهر می شود.اماده ای؟جنگ در شرف شروع است و هر ماه در سال 2023 بحرانی و یک نبرد سرنوشت ساز است.سوگند طنین انداز مراسم سوگند هنوز در گوشم است: به هدف برسید!تمام تلاش خود را بکنید و شکست ناپذیر باشید!پیروزی!پیروزی!پیروزی!

55

نویسنده، جیسون وو، در سال 1981 در نینگهای، ژجیانگ متولد شد.او در سال 2006 از دانشگاه ژجیانگ گونگشانگ با گرایش مدیریت بازرگانی فارغ التحصیل شد. او در می 2007 به این شرکت پیوست و به عنوان دستیار مدیر، معاون مدیر و مدیر خدمت کرده است.او برنده جایزه تجارت برجسته، جایزه مشارکت برجسته و جایزه عملیات عالی شده است.او در حال حاضر مدیر کل بخش GENERAL STAR GU است.

 

 


زمان ارسال: آوریل-28-2023